اشعار امیرخسرو دهلوی
اشعار امیرخسرو دهلوی
شعر امیر خسرو دهلوی,اشعار امیر خسرو دهلوی,شعری از امیرخسرو دهلوی,دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی,شعر معروف امیر خسرو دهلوی,سبک شعری امیر خسرو دهلوی,دانلود اشعار امیر خسرو دهلوی,اشعار کوتاه امیر خسرو دهلوی,اشعار ناب امیر خسرو دهلوی,اشعار زیبا امیر خسرو دهلوی,شعر امیرخسرو دهلوی,شعر از امیرخسرو دهلوی,شعر عاشقانه از امیرخسرو دهلوی,شعر زیبا از امیرخسرو دهلوی,شعر بلند از امیرخسرو دهلوی,شعرهای امیرخسرو دهلوی,دانلود دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی,دانلود مجموعه اشعار امیرخسرو دهلوی,سبک شعر امیرخسرو دهلوی,دانلود رایگان دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی,اشعار زیبای امیر خسرو دهلوی
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد امیرخسرو دهلوی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
کافر عشقم مسلمانی مرا در کار نیست
هر رگ من تار گشته حاجت زنار نیست
از سر بالین من برخیز ای نادان طبیب
دردمند عشق را دارو به جز دیدار نیست
شعر امیر خسرو دهلوی
ناخدا در کشتی ما گر نباشد گو مباش
ما خدا داریم ما را ناخدا در کار نیست
خلق می گوید که خسرو بت پرستی می کند
آری آری می کنم با خلق ما را کار نیست
اشعار امیر خسرو دهلوی
جان بفشانم ز شوق
در ره باد صبا
گر برساند به ما
صبحدمی بوی دوست.
شعری از امیرخسرو دهلوی
در دیدهی من
جمله خیال اند و تو نقشی
بر خاطر من
جمله فراموش و تو یادی
دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
خبرت هست؟ که از خویش خبر نیست مرا
گذری کن که زغم راه گذر نیست مرا
شعر معروف امیر خسرو دهلوی
خبری ده به من ای باد که جانان چون است؟
آن گل تازه و آن غنچهٔ خندان چون است؟
روزها شد که دلم رفت و دران زلف بماند
یارب آن یوسف گمگشته بزندان چون است؟
سبک شعری امیر خسرو دهلوی
گر سرم در سر سودات رود نیست عجب
سرسودای تو دارم غم سرنیست مرا
بیرخت اشک همی بارم و گل میکارم
غیر ازین کار کنون کار دگر نیست مرا
دانلود اشعار امیر خسرو دهلوی
نمیگویم به وصل خویش شادم گاه گاهی کن
بلاگردان چشمت کن مرا گاهی نگاهی کن.
اشعار کوتاه امیر خسرو دهلوی
دلم در عاشقی آواره شد آواره تر بادا
تنم از بیدلی بیچاره شد بیچاره تر بادا
اشعار ناب امیر خسرو دهلوی
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز زدلدار جدا
اشعار زیبا امیر خسرو دهلوی
بر درش مردم و آن خاک ، بر اعضای من است
هم بدان خاک درآید و ، مشویید مرا
شعر امیرخسرو دهلوی
دل زتن بردی و در جانی هنوز
دردها دادی و درمانی هنوز
شعر از امیرخسرو دهلوی
گل و شکوفه همه هست و یار نیست ، چه سود ؟
بت شکرلب من در کنار نیست ، چه سود ؟
شعر عاشقانه از امیرخسرو دهلوی
به تاراج عزیزان زلف تو عیاریی دارد
به خونریز غریبان چشم تو عیاره تر بادا
شعر زیبا از امیرخسرو دهلوی
سبزه نوخیز و هوا خرم و بستان سر سبز
بلبل روی سیه ٬ مانده ز گلزار جدا
شعر بلند از امیرخسرو دهلوی
عاشق و مستم و رسوایی خویشم ، هوس است
هر چه خواهم که کنم ، هیچ مگویید مرا
شعرهای امیرخسرو دهلوی
آشکارا سینه ام بشکافتی
همچنان در سینه پنهانی هنوز
دانلود دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
بهار آمد و هر گل که باید ، آنهمه هست
گلی که میطلبم در بهار نیست ، چه سود ؟
دانلود مجموعه اشعار امیرخسرو دهلوی
دیده از بهر تو خونبار شد ای مردم چشم
مردمی کن ، مشو از دیده خونبار جدا
سبک شعر امیرخسرو دهلوی
ترسم از بوی دل سوخته ناخوش گردد
مرسانی به وی ای باد صبا بوی مرا
دانلود رایگان دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی
هر دو عالم ، قیمت خود گفته ای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز
اشعار زیبای امیر خسرو دهلوی
پیری و شاهد پرستی هم خوشست
خسروا تا کی پریشانی هنوز ؟
شعر امیر خسرو دهلوی
صد هزاران آفرین جان آفرین پاک را
کافرید از آب و گل سروی چو تو چالاک را
تلخ می گویی و من می بینمت از دور و بس
زهر کی آید فرو، گر ننگرم تریاک را
اشعار امیر خسرو دهلوی
غنچه دل ته به ته بی گلرخان خونست از آنک
بوستان زندان نماید، مردم غمناک را
چون ترا بینم، هم از چشم خودم در رشک، از آنک
بوستان زندان نماید، مردم غمناک را
شعری از امیرخسرو دهلوی
چون ترا بینم، هم از چشم خودم در رشک، از آنک
کرد تردامن رخت این چشمهای پاک را
گر به کویت خاک گردم نیست غم، لیکن غم است
کز سر کویت بخواهد باد برد این خاک را
دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
شهسوارا، عیب فتراک است صید چون منی
گاه بستن عذرخواهی کن ز من فتراک را
چون دلم زو چاک شد، ای پندگو، راضی نیم
از رگ جان خود اردوزی در این دل چاک را
شعر معروف امیر خسرو دهلوی
چشمه عمرست و خلقی در پیش، حیفی قویست
آشنایی با چنان دریا، چنین خاشاک را
ناله جانسوز خسرو کو به دلها شعله زد
رحمتی ناموخت آن سنگین دل ناباک را
سبک شعری امیر خسرو دهلوی
صبا آمد ولی دل باز نامد
غریب ما به منزل باز نامد
دل مارفت با محمل نشینی
رود جان هم که محمل باز نامد
دانلود اشعار امیر خسرو دهلوی
باغ در ایام بهاران خوش است
موسم گل با رخ یاران خوشست
نرگس سرمست در آید به ناز
اشعار کوتاه امیر خسرو دهلوی
جهان بی عشق سامانی ندارد
فلک بی میل دورانی ندارد
نه مردم شد کسی کز عشق پاکست
که مردم عشق و باقی آب و خاکست
اشعار ناب امیر خسرو دهلوی
می دهم جان ، مرو ازمن ،وگرت باور نیست
بیش از آن خواهی بستان و نگهدار جدا
اشعار زیبا امیر خسرو دهلوی
حسن تو دیر نماند چو ز خسرو رفتی
گل بسی دیر نماند چو شد از خار جدا
شعر امیرخسرو دهلوی
باغ در ایام بهاران خوش است
موسم گل با رخ یاران خوشست
نرگس سرمست در آید به ناز
شعر از امیرخسرو دهلوی
چشمه عمرست و خلقی در پیش، حیفی قویست
آشنایی با چنان دریا، چنین خاشاک را
شعر عاشقانه از امیرخسرو دهلوی
مرا در دیست اندر دل که درمان نیستش یارا
من و دردت، چو تو درمان نمی خواهی دل ما را
شعر زیبا از امیرخسرو دهلوی
گه از می تلخ می کن آن دو لعل شکرافشان را
که تا هر کس به گستاخی نبیند آن گلستان را
شعر بلند از امیرخسرو دهلوی
زمانه شکل دگر گشت و رفت آن مهربانیها
همه خونابه حسرت شدست آن دوست گانیها
شعرهای امیرخسرو دهلوی
بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
دانلود دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
آن طره به روی مه بنهاد سر خود را
از خط غبار آن رخ پوشیده خور خود را
دانلود مجموعه اشعار امیرخسرو دهلوی
چنانی در نظر نظارگان را
که رونق بشکنی مه پارگان را
سبک شعر امیرخسرو دهلوی
صبا نو کرد باغ و بوستان را
پیاله داد نرگس ارغوان را
دانلود رایگان دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی
بشکفت گلها در چمن، ای گلستان من بیا
سرو ایستاده منتظر، سرو روان من
اشعار زیبای امیر خسرو دهلوی
جانم از آرام رفت، آرام جان من کجا
هجرم نشان فتنه شد، فتنه نشان من کجا
شعر امیر خسرو دهلوی
بهر شکار آمد برون کژ کرده ابر و ناز را
صانع خدایی کاین کمان داد آن شکار انداز را
اشعار امیر خسرو دهلوی
زهی وصف لبت ذکر زبانها
دهانت در سخن اکسیر جانها
شعری از امیرخسرو دهلوی
درآمد در دل آن سلطان دلها
دل من زنده شد زان جان دلها
دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
ناله جانسوز خسرو کو به دلها شعله زد
رحمتی ناموخت آن سنگین دل ناباک را
شعر معروف امیر خسرو دهلوی
منم امروز، و صحرایی و آب ناخوش از دیده
چو مجنون آب خوش هرگز ندادی وحش صحرا را
سبک شعری امیر خسرو دهلوی
کنم دعوی عشق یار و آنگه زو وفا جویم
زهی عشق ار به رشوت دوست خواهم داشتن آن را
دانلود اشعار امیر خسرو دهلوی
عزیزانی که از صبحت گران تر بوده اند
از جان چو بر دلها گران گشتند بردند آن گرانیها
اشعار کوتاه امیر خسرو دهلوی
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم
آری ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
اشعار ناب امیر خسرو دهلوی
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
اشعار زیبا امیر خسرو دهلوی
چون دید گل رویش در صحن چمن، زان گل
ایثار قدومش کرد از شرم زر خود را
شعر امیرخسرو دهلوی
چنان نالان همی گردم به کویت
که دل خون می شود نظارگان را
شعر از امیرخسرو دهلوی
به خط سبز، صحرا نسخه برداشت
سواد روشن دارالجنان را
شعر عاشقانه از امیرخسرو دهلوی
سحرگاهان چکید از قطره ابر
گلوتر گشت مرغ صبح خوان را
شعر زیبا از امیرخسرو دهلوی
دانی که هستم در جهان من خسرو شیرین زبان
گر نایی از بهر دلم، بهر زبان من بیا
شعر بلند از امیرخسرو دهلوی
به نومیدی به سر شد روزگار من که یک روزی
عنان گیری نکرد امید، هم عمر روان ما را
شعرهای امیرخسرو دهلوی
بیار آن نامه مجنون که گیرد سبق رسوایی
به خون دل چو خسرو شست لوح صبر و سامان را
دانلود دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
ناصح بیهوده چندین چه دهی پندم
بگذار مرا بگذار، می خار سر خود را
دانلود مجموعه اشعار امیرخسرو دهلوی
تو در خواب خوش و من بی تو هر شب
شمارم تا سحر سیارگان را
سبک شعر امیرخسرو دهلوی
آمد بهار مشک دم، سنبل دمید و لاله هم
سبزه به صحرا زد قدم، سرو روان من کجا
در کار غم شد موریم، بی پرده شد مستوریم
تلخ است عیش از دوریم، شکرفشان من کجا
دانلود رایگان دیوان اشعار امیر خسرو دهلوی
چو می خندد لب شکر فشانت
ز حیرت باز می ماند دهانها
اشعار زیبای امیر خسرو دهلوی
جوانی می رود از دست بر باد
برو لنگر بنه رطل گران را
شعر امیر خسرو دهلوی
تو می خور گر چه مشتاقان کباب اند
به روی آتش سوزان دلها
اشعار امیر خسرو دهلوی
ز عشقت آب چشم من که بی تو
جوان مردی ندارد ناودانها
شعری از امیرخسرو دهلوی
نگویم درد خود کس را که نشناخت
طبیب کالبد درمان دلها
دیوان اشعار امیرخسرو دهلوی
دوای درد من بر تست، لیکن
تو چاره کی کنی بیچارگان را
شعر معروف امیر خسرو دهلوی
مزن لاف صبوری خسروا در عشق کاین صرصر
به رقص آرد چو نفخ صور، کوه پای بر جا را
سبک شعری امیر خسرو دهلوی
از او یارب نپرسی و مرا سوزی به جای او
چو سیری نیست از آزار خلق آن ناپشیمان را
دانلود اشعار امیر خسرو دهلوی
دل رفت در مهمان او گفت آن اویم آن او
گر هست این دل زان او، آخر از آن من کجا
اشعار کوتاه امیر خسرو دهلوی
مکن عیبم، کنم گر بوسه بازی
به گرد کوی تو بر آستانها
اشعار امیرخسرو دهلوی
- ۰ نظر
- ۲۳ آبان ۹۶ ، ۱۸:۴۹