شعر در مورد بقیع
شعر در مورد بقیع
شعر در مورد بقیع ،شعر در مورد بقیع و مدینه،شعر در مورد بقیع،شعر در مورد تخریب بقیع،شعر در مورد سالروز تخریب بقیع،شعر درباره بقیع،شعری در مورد بقیع،شعر در مورد قبرستان بقیع،شعر زیبا در مورد بقیع،شعر در مورد غربت بقیع،شعر در مورد قبرستان بقیع،شعر در مورد ائمه بقیع،متن شعر در مورد بقیع،شعر درباره تخریب بقیع،شعر در مورد تخریب قبور ائمه بقیع،شعری درباره سالروز تخریب بقیع،شعر درباره قبرستان بقیع،شعر درباره ائمه بقیع،شعری درباره بقیع،شعر درباره غربت بقیع،شعر درباره ی بقیع،شعر زیبا درباره بقیع،شعر بقیع،شعر بقیع امام حسن،شعر بقیع و امام حسن،شعر بقیع و امام زمان،شعر بقیع سازگار،شعر بقیع،شعر تخریب بقیع،شعر کبوتر بقیع،شعر درباره بقیع،شعر غربت بقیع،اشعار بقیع امام حسن،شعر امام زمان و تخریب بقیع،شعر تخریب بقیع سازگار،شعر کبوتر بقیع،شعر در مورد بقیع،شعر غربت بقیع،شعر فی بقیع الغرقد،شعر برای تخریب بقیع،شعر درباره تخریب بقیع،شعر روضه بقیع،شعر در باره بقیع،شعر تخریب بقیع،شعر تخریب بقیع لطیفیان،شعر تخریب بقیع حدیث اشک،شعر تخریب بقیع باسبک،شعر سالروز تخریب بقیع،شعر درباره تخریب بقیع،شعر برای تخریب بقیع،شعر تخریب قبرستان بقیع،شعر تخریب قبور ائمه بقیع،شعر من کبوتر بقیعم،شعر کبوتران بقیع،متن شعر کبوتر بقیع،متن شعر من کبوتر بقیعم،شعر در مورد بقیع،شعر درباره قبرستان بقیع،شعر درباره ائمه بقیع،شعری درباره بقیع،شعر در مورد بقیع و مدینه،شعری در مورد بقیع،شعر درباره غربت بقیع،شعر درباره ی بقیع،شعر برای غربت بقیع،شعر در مورد غربت بقیع
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد بقیع برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ای ماه متاب آفتاب است اینجا
آئینه ی جانِ بوتراب است اینجا
آهسته گذر کن از شبستان بقیع
آرام دل علی به خواب است اینجا
شعر در مورد بقیع
در پشت دیوار بقیع، غربت به پا شد
در پشت آن دیوار و در، کوثر فنا شد
مادر لگد خورد و مناجاتش همین بود
فریاد یابن العسکری، حاجت لقا شد
شعر در مورد بقیع و مدینه
حـجـاز کـوی مجـاز و حقیـقت اسـت بقیع
سواد و سرمه ی چشم بصیرت اسـت بقیع
شعر در مورد بقیع
عمریست دلم میل به جایی دارد
جاییکه زمین حال و هوایی دارد
یک روز میاید و ز جان میخوانم
ایوان بقیع عجب صفایی دارد
شعر در مورد تخریب بقیع
آرزو دارم که همچون گوهر غلطان اشک
از ارادت رخ نهم بر خاک ایوان بقیع
شعر در مورد سالروز تخریب بقیع
به خدا که تحمل غربتت، برده طاقت عالم و آدم
ای حکایت غربت فاطمه، روضه خوان تو بوده محرم
کاش میشد و کبوتر بقیع بودم
تمام عمر نوحه گر بقیع بودم
شعر درباره بقیع
خواب دیـدم قبرتــان آخر طـلـایی می شود
بُغض مانده در گلو عُقده گشایی می شود
دور قـبـر پـاکـتـان بـا دسـت عُشّاق حسـن
خشت ها بر روی هم،بر پا بنایی می شود
گـنـبـد و گـلـدسـتـه و ایــوان زیـبـای بــقـیـع
عـاقـبـت یــک صـبـح زیـبا رونمایی می شود
در مـیـان صـحـن مشغول گدایی می شود
در حـریـم فاطمه نـغـمـه سرایـی می شود
بــا سـلامی رو بـه سوی مـرقـد پاک حسین
در بـقیـعِ عـشـق، دلها کـربـلایـی می شود
بــا تــوسـل بــر غـریـب نـیـنـوا در صـحـنـتـان
از تـمـام زائـــران مشکل گشایی می شود
شعری در مورد بقیع
نه قبله در تو که قبله نماست در تو بقیع
نه کعبه کعبه اهل ولاست در تو بقیع
شعر در مورد قبرستان بقیع
بقیع پاک و مظلومم چه تنهاست
سرای بی سریرش وه چه عظمی ست
اگر چه بقعه ای در بر نداری
حریم قدسی ات در کنج دلهاست .
شعر زیبا در مورد بقیع
شعر در مورد غربت بقیع
می رسد از مدینه بوی غم
فاطمه باز دیده گریان شد
چونکه قبر چهار فرزندش
در حریم بقیع ویران شد
شعر در مورد قبرستان بقیع
کاش همچون لاله سوزم در بیابان بقیع
تا شبانگاهى شوم شمع فروزان بقیع
کاش سوى مکه تازد کاروان عمر من
تا کنم بیتوته یک شب در شبستان بقیع
شعر در مورد ائمه بقیع
اگر چـه کربُ بـلا سـرزمین کـرب و بلاسـت
زمیـن مـاتـم و کـوی مصیـبت اسـت بقیع
متن شعر در مورد بقیع
ای زائر همیشه ی تو آسمان بقیع
ای آفتاب و ماه تو را سایبان بقیع
افزون ز نیم قرن گذشت از خرابی ات
کی می شوی بهار؟!،اسیر خزان بقیع
شعر درباره تخریب بقیع
خواب دیـدم قبرتــان آخر طـلـایی می شود
بُغض مانده در گلو عُقده گشایی می شود
دور قـبـر پـاکـتـان بـا دسـت عُشّاق حسـن
خشت ها بر روی هم،بر پا بنایی می شود
گـنـبـد و گـلـدسـتـه و ایــوان زیـبـای بــقـیـع
عـاقـبـت یــک صـبـح زیـبا رونمایی می شود
در مـیـان صـحـن مشغول گدایی می شود
در حـریـم فاطمه نـغـمـه سرایـی می شود
بــا سـلامی رو بـه سوی مـرقـد پاک حسین
در بـقیـعِ عـشـق، دلها کـربـلایـی می شود
بــا تــوسـل بــر غـریـب نـیـنـوا در صـحـنـتـان
از تـمـام زائـــران مشکل گشایی می شود
شعر در مورد تخریب قبور ائمه بقیع
هزار مرتبه برتر از عرش حق هستی
نیاز خانه اهل سماء است در تو بقیع
شعری درباره سالروز تخریب بقیع
شعر درباره قبرستان بقیع
کاش همچون پرتو خورشید در هر بامداد
اوفتم بر خاک قبرستان ویران بقیع
آرزو دارم بمانم زنده و با سوز حال
در بغل گیرم چو جان، قبر امامان بقیع
شعر درباره ائمه بقیع
هزار دیده بر این خاک گوهر افشانده است
که گنج گم شده آل عصمـت اسـت بقیع
شعری درباره بقیع
بار دیگر قلب مهدی غم گرفت
همچو مولا ،قلب زینب هم گرفت
یاد آن روزی که ویران شد بقیع
در جنان، حیدر به سر ماتم گرفت
شعر درباره غربت بقیع
نور چشمان رسول و پور دلبند بتول
صادق و سجاد و باقر، مجتبی دارد بقیع
شعر درباره ی بقیع
سکوت محض تو در اوج غربت تاریخ
نماد ناله قلب خداست در تو بقیع
شعر زیبا درباره بقیع
شعر بقیع
آرزو دارم ببینم با دو چشم اشکبار
جاى فرزندان زهرا را به دامان بقیع
آرزو دارم بیفتم بر قبور پاکشان
تا که گردم حایل خورشید سوزان بقیع
شعر بقیع امام حسن
چهـار حـجّـت حـق را گـرفـتـه در آغـوش
به چار رکن از این روی حجّت است بقیع
شعر بقیع و امام حسن
خلق شد عالم ز یُمن خلقت آل عبا
یک تن از پنج تن آل عبا دارد بقیع
شعر بقیع و امام زمان
در عالم رویا سفری سوی تو کردم
بی خود شدم از خود هوس کوی تو کردم
از شوق زیارت نفسم حبس به سینه
خواهم بنشینم به سر بام مدینه
من هشتم شوّال هوایی بقیعم
شعر بقیع سازگار
همین که بی حرم و گنبدی و گلدسته
نشان از واقعه ای غم فزاست در تو بقیع
شعر بقیع
آرزو دارم که اندر خدمت صاحب زمان
قبر زهرا را ببوسم در بیابان بقیع
آرزو دارم که همچون گوهر غلطان اشک
از ارادت رخ نهم بر خاک ایوان بقیع
شعر تخریب بقیع
مـزار مظـهـر حُسـن اسـت و مسجـد سجـاد
مـحـیط علـم و مـقام صـداقـت است بقـیع
شعر کبوتر بقیع
کاش همچون لاله سوزم در بیابان بقیع
تا شبانگاهى شوم شمع فروزان بقیع
شعر درباره بقیع
به هر دو عالم اگر فخر می کنی چه عجب
هزار مادر شاه وفاست در تو بقیع
شعر غربت بقیع
اندر آنجا خفته چون قربانیان راه حق
اشعار بقیع امام حسن
حجاب و بقعه ندارد از آن جهت این خاک
که با خدای خود اندر عـبادت اسـت بقیع
شعر امام زمان و تخریب بقیع
کاش سوى مکه تازد کاروان عمر من
تا کنم بیتوته یک شب در شبستان بقیع
شعر تخریب بقیع سازگار
به اشک نم نم خود زائرت سحر می گفت
شمیم علقمه و کربلاست در تو بقیع
شعر کبوتر بقیع
مرا به خانۀ زهرای مهربان ببرید
به خاک بوسی آن قبر بی نشان ببرید
اگر نشانی شهر مدینه را بلدید
کبوتر دل ما را به آشیان ببرید
مرا اگر رَوَم از دست، بر نگردانید
به روی دست بگیرید و بی امان ببرید
کجاست آن جگر شرحه شرحه تا که مرا
به سوی سنگ مزارش، کشان کشان ببرید
مرا که مِهر بقیع است در دلم چه شود
اگر به جانب آن چار کهکشان ببرید
نه اشتیاق به گُل دارم و نه میل بهار
مرا به غربت آن هیجده خزان ببرید
کسی صدای مرا در زمین نمی شنود
فرشته ها! سخنم را به آسمان ببرید
شعر در مورد بقیع
قسـم بـه کعبـه و بـر تـربـت نـبی ســوگنـد
حریم حرمت و معنای غـربت اسـت بقیع
شعر غربت بقیع
کاش همچون پرتو خورشید در هر بامداد
اوفتم بر خاک قبرستان ویران بقیع
شعر فی بقیع الغرقد
اگرچه مهد ولایی به کربلا نرسی
کجاست سری ز تن خود جدا در تو بقیع
شعر برای تخریب بقیع
بقیع است و تماماَ غربت و غم
گرفته زائری با مادری ،دم
مخور غصه ،حرم می سازم آخر
اگر آیم برون آیی ز ماتم
شعر درباره تخریب بقیع
هـمـیشـه بـوسـه زنـد آفـتـاب و مهـتـابــش
که بوسه گاه فلک از شـرافت اسـت بقیع
شعر روضه بقیع
آرزو دارم بمانم زنده و با سوز حال
در بغل گیرم چو جان، قبر امامان بقیع
شعر در باره بقیع
کنار تربت مادر به یاد کرب و بلا
صدای ناله مهدی رساست در تو بقیع
شعر تخریب بقیع
خوش آن نسیم که مى آید از کنار بقیع
خوشا هواى روان بخش و مُشکبار بقیع
فرشتگان ز زمین مى برند سوى بهشت
براى غالیهی حوریان غبار بقیع
شعر تخریب بقیع لطیفیان
از آن چراغ ندارد کـه خـود به خـامـوشـی
چــراغ روشــن راه هـدایــت اسـت بقیع
شعر تخریب بقیع حدیث اشک
آرزو دارم ببینم با دو چشم اشکبار
جاى فرزندان زهرا را به دامان بقیع
شعر تخریب بقیع باسبک
باز کن بر روى من آغوش جان را اى بقیع
تا ببینم دوست دارى میهمان را اى بقیع
شعر سالروز تخریب بقیع
اگر که طور تجلّى ز صدق مى طلبى
بیا به گلشن روحانى دیار بقیع
دریغ و درد که از ظلم دشمنان خدا
خراب شد همه آثار بى شمار بقیع
شعر درباره تخریب بقیع
به دادگاه عدالت کـه قاضـی اش مهدی است
ز جور خصم، کتاب شـکایـت اسـت بقیع
شعر برای تخریب بقیع
خاکى اما برتر از افلاک دارى جایگاه
در تو مىبینم شکوهِ آسمان را اى بقیع
شعر تخریب قبرستان بقیع
سلام من به بقیع و به کبوتران بقیع
سلام من به تربت پاک چهار امام بقیع
سلام من غربت بقیع
سلام من به شبهای بی چراغ بقیع
شعر تخریب قبور ائمه بقیع
زعطرهوای مدینه مست می شویم
تمام شب به پنجره های بقیع بست می شویم
اگر کمی ز قطره باران به زمین می رسید
تمام عمر ز بوی خاک بقیع مست می شویم
شعر من کبوتر بقیعم
ایا که غیرت دین دارى و ولایت آل
ببار خون، عوض اشک در کنار بقیع
خراب کرد ستم، مشهد چهار امام
کز آن شرف به سما یافت خاکسار بقیع
شعر کبوتران بقیع
آرزو دارم بیفتم بر قبور پاکشان
تا که گردم حایل خورشید سوزان بقیع
متن شعر کبوتر بقیع
پنج خورشیدِ جهانافروز در دامان تست
کردهاى رشک فلک این خاکدان را اى بقیع
متن شعر من کبوتر بقیعم
نخست مرقد سبط نبى امام حسن
بزرگ محور اعزاز و افتخار بقیع
مزار حضرت سجاد، اسوه عبّاد
امین اعظم حق، رکن استوار بقیع
شعر در مورد بقیع
مزار حضرت باقر، عزیز پیغمبر
که بر فزوده به اجلال و اشتهار بقیع
مزار حضرت صادق رییس مذهب و دین
جهان علم و عمل، نور کردگار بقیع
شعر درباره قبرستان بقیع
آرزو دارم که اندر خدمت صاحب زمان
قبر زهرا را ببوسم در بیابان بقیع
شعر درباره ائمه بقیع
قبور منهدم دیگر از تبار رسول
فزوده است بر اوضاع رنج بار بقیع
زظلم فرقه وهّابیان ناکس دون
بیا ببین که خزان گشته نوبهار بقیع
شعری درباره بقیع
بقیع
آیت شکیبایی
بگذار
نثار کنم
بوسه
بر خاکت
جفا
بر آل محمّد(ص)
نشاند
هاله ی ماتم
بر آستان پاکت
شعر در مورد بقیع و مدینه
سعودیان عمیل یهود و صهیونیسم
ز ظلم، هتک نمودند اعتبار بقیع
قبور آل پیمبر، خراب و ویران است
فرشتگان همگان اند سوگوار بقیع
شعری در مورد بقیع
آرزو دارم که همچون گوهر غلطان اشک
از ارادت رخ نهم بر خاک ایوان بقیع
شعر درباره غربت بقیع
مىرسیم از گرد ره با کوله بار اشک و آه
بار ده این کاروانِ خسته جان را اى بقیع
شعر درباره ی بقیع
قیام باید و مردانگىّ و همّت و عزم
که بر طرف کند این وضع ناگوار بقیع
وگرنه تا نشود قطع دست استعمار
جهان شیعه بود زار و دل فکار بقیع
شعر برای غربت بقیع
تو خواب دیدم خاک بقیع یه گنبد طلا روشه
توی حرم آینه کاری با یه ضریح شش گوشه
تو خواب دیدم کبوترا به روی گنبد میپرن
گلدسته های با صفا از زائرا دل میبرن
رو سر درا اذن دخول ایوونای طلا کاری
صفه برای خادمی غوغاست برای کفشداری
دخیل میبندن رو ضریح زائرای شکسته دل
حاجتاشونو میگرین مسافرای خسته دل
از هر طرف نگا کنی گنبد خضرا معلومه
دوره مستی اومده دوره نیستی تمومه
تو حرم ام البنین به پا شده سقاخونه
روضه ی سقا میخونن روضه خونش آقا مونه
تو خواب دیدم که تربت مادرمون پیدا شده
زمون انتقام از قاتلای زهرا شده
شعر در مورد غربت بقیع
چونکه قبر چهار فرزندش *** در حریم بقیع ویران شد
آتش کینه شعله ها دارد *** از دل سر سپرده های یهود
لعنت حق به هر چه وهابی *** لعنت فاطمه به آل سعود
قصد دارند ریشه را بزنند *** صحبت از قبرها بهانه بُوَد
ریشه و بغض و کینه اینان *** آتش و دود و تازیانه بُوَد
لعنت حق بر آن کسانی که *** اولین شعله را به پا کردند
حق پیغمبر معظم را *** با لگد پشت در ادا کردند
در مدینه ز بعد پیغمبر *** ناله های بلند ممنوع است
در مرام پلید این مردم *** زن زدن از امور مشروع است
گریه کردند آسمانی ها *** با نوای حزینۀ زهرا (س)
به گمانم که باز تازه شده *** داغ مسمار و سینۀ زهرا (س)
بعد از آنکه زدند مادر ما را *** کینه های قدیم سر وا کرد
کاش روزیِ هیچکس نشود *** ضربِ سنگین سیلیِ نامرد
کاش مهدی بیاید و با او *** ریشه فتنه را براندازیم
عاقبت بهرِ مادر سادات *** گنبد و بارگاه می سازیم
با نیابت ز قبر مادرمان *** سوی ام البنین سلام کنیم
دست بر سینه در مقابل او *** مثل عباس احترام کنیم
شعر در مورد بقیع
جز تو غمهاى على را هیچ کس باور نکرد
مىکشى بر دوش خود بارى گران را اى بقیع
شعر در مورد بقیع و مدینه
بار دیگر قلب مهدی غم گرفت
همچو مولا ،قلب زینب هم گرفت
یاد آن روزی که ویران شد بقیع
در جنان، حیدر به سر ماتم گرفت
شعر در مورد بقیع
ای بقیع :
چشـمان نجیب عشق بی تاب شده
هم ناله ی اشک های مهتاب شده
ای حسرت دیدن تو در سینه ی ما
از غربت تو دل زمین آب شده
از غربت تو اشک دمادم داریم
دائم به لب پنجره شبنم داریم
این درد دل ماست ، خودت می دانی
در خاک مدینه یک حرم کم داریم
شعر در مورد تخریب بقیع
کاش یک شب شمع بودم در شب تار بقیع
تا سحر میسوختم چون قلب زوار بقیع
کاش میشد مخفی از وهابیان سنگدل
مینهادم نیمه شب صورت به دیوار بقیع
شعر در مورد سالروز تخریب بقیع
بس که پنهان گشته گل در زیر دامان بقیع
بوى گل مىآید از چاک گریبان بقیع
مرغ شب در سوگ گلهایىکه بر این خاک ریخت
از سر شب تا سحر، باشد غزلخوان بقیع
شعر در مورد بقیع
- ۹۶/۱۰/۰۵